douman
پس از تسخیر بابل تمامی ممالکی که مطیع آن بودند به اطاعت کورش در آمدند. منجمله فلسطین و شهرهای فینیقیه. کورش دستور آزادی تمامی اسیران یهودی در بابل که توسط بخت النصر به بابل آورده شده بودند، را صادر کرده، و اجازه داد که یهودیان به فلسطین مراجعت کرده و معابد قدیم را که خراب شده بود، تعمیر نمایند.
[??] لازم به تذکر است که نام کورش در کتاب مقدس عهد عتیق در نوزده آیه ذکر شده و در چند آیه مورد ستایش قرار گرفته است.
روایتهای مختلف درباره? مرگ کورش
مرگ کورش در سال سی ام سلطنت او در حدود سال ??? قبل از میلاد اتفاق افتاده است. روایات مختلفی درباره? مرگ کورش وجود دارد.
هرودوت می نویسد، راجع به در گذشت کورش روایات مختلف است اما من شرحی را که بیشتر در نظرم معتبر می نماید نقل می کنم. کوروش در آخرین نبرد خود به قصد سرکوب قوم ماساگت (ماساژت) تیره ای از سکاها که با حمله به نواحی مرزی ایران به قتل و غارت میپرداختند، به سمت شمال شرقی کشور حرکت کرد، میان مرز ایران و سرزمین سکاها رودخانهای بود که لشگریان کورش باید از آن عبور میکردند. هنگامی که کورش به این رودخانه رسید، تهمرییش (تومیریس، Tomyris) ملکه? سکاها به او پیغام داد که برای جنگ دو راه پیش رو دارد یا از رودخانه عبور کند و در سرزمین سکاها به نبرد بپردازند و یا اجازه دهند که لشگریان سکا از رود عبور کرده و در خاک ایران به جنگ بپردازند. کورش این دو پیشنهاد را با سرداران خود در میان گذاشت. بیشتر سرداران ایرانی او، جنگ در خاک ایران را برگزیدند، اما کرزوس امپراتور سابق لیدیه که تا پایان عمر به عنوان یک مشاور به کورش وفادار ماند، جنگ در سرزمین سکاها را پیشنهاد کرد. کورش نظر کرزوس را پذیرفت و از رودخانه عبور کرد. پیامد این نبرد، کشته شدن کورش و شکست لشگریانش بود.
بروسوس (به انگلیسی،Berose)( مورخ کلدانی) در280پیش از میلاد آورده است که کورش در جنگ با طوائف داهه (دها، یکی از عشایر سکایی) کشته شده است.
فوتیوس از قول کتزیاس پزشک دربار هخامنشی می نویسد که کورش در اثر جراحاتی که در جنگ با دربیک ها به او وارد آمده بود کشته شده است. آنها فیلهایشان را رها کردند، اسب کورش رم کرده و کورش بر زمین افتاد. یکی از سربازان هندی که با دربیک ها متحد بودند، زوبینی به ران او انداخته است و کورش را به خیمه اش بردند و او در اثر این زخم بعد از سه روز در گذشته است. [
اینکه هر سه قوم یاد شده، در بالا از طوایف سکا ها بوده اند نشان می دهد که آخرین جنگهای کورش با طوایف سکاها بوده است اما بعید بنظر می رسد که وی در این جنگها کشته شده باشد و باقیمانده? سپاه شکست خورده، جسد بدون سر او را (به نقل از هرودوت) برای دفن به پاسارگارد آورده باشند.
طبق روایتهای گزنفون و استرابون این جنگها به کشته شدن کورش منجر نشده است و وی به مرگ طبیعی وفات یافته است.
در هر حال راجع به پایان کارش، هیچ روایتی را از روی قطع بر روایت دیگر، نمی توان ترجیح نهاد. [??]
استرابو جغرافیدان معروف، از قول اریستوبول که آرامگاه کورش را از نزدیک دیده است، می نویسد، سنگی بر آرامگاه بود که بر روی آن نوشته شده بود:
ای رهگذر! من کورش هستم. من امپراتوری جهان را به پارسیان دادم. من بر آسیا فرمانروایی کردم. بر این گور رشک مبر.
منشور حقوق بشر کوروش
نوشتار اصلی: منشور حقوق بشر کوروش بزرگ
منشور حقوق بشر کوروش بزرگ در موزه بریتانیا.
معاون دبیر کل سازمان ملل متحد، شاشی تارور، در مقابل بازساخته استوانه کوروش، بین تالار شورای امنیت و شورای اقتصاد، نیویورک
استوانه کوروش بزرگ، یک استوانه? سفالین پخته شده است که در تاریخ 1878 میلادی، در پی کاوش در محوطه? باستانی بابِل، کشف شد. در آن کوروش بزرگ رفتار خود را با اهالی بابِل، پس از پیروزی شرح دادهاست.
این سند به عنوان «نخستین منشور حقوق بشر» شناخته شده، و به سال 1971 میلادی، سازمان ملل آنرا به بسیاری از زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد. نمونه? بدلی این استوانه در مقر اصلی سازمان ملل در شهر نیویورک نگهداری میشود.
درباره شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشده است.
کوروش سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا و اسکندر مقدونی گزینههایی هستند که جهت پیدا شدن صاحب دو شاخ واقعی درباره آنها بررسیهایی انجام شده، اما با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و تطبیق آن با آیههای قرآن، تورات، و انجیل تنها کوروش بزرگ است که موجهترین دلایل را برای احراز این لقب دارا میباشد.
شماری از فقهای معاصر شیعه نیز کوروش را ذوالقرنین میدانند. آیت الله طباطبایی، آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله صانعی و آیت الله مرتضی مطهری از معتقدان این نظر هستند. در کتاب تفسیر نمونه، نوشته شده، از آنجهت به کورش، ذوالقرنین می گفتند که شرق و غرب مال او بود